پیشینه و مبانی نظری تحقیق استعداد (تيزهوشي)
تيزهوشي
چند تعريف از استعداد ( تيزهوشي )
تعريف رنزولي ( 1998 ) از استعداد شامل ، تأثير متقابل 3 کيفيت اصلي و ضروري : توان بالاتر از حد متوسط اجراي وظايف ، انگيزش ذاتي و خلاقيت مي باشد .
طبق تعريف فيدلر ( 1999 ) کودکان و نوجواناني که شواهدي از ظرفيت بالاي عملکرد در زمينه هايي همچون هوش ، خلاقيت ظرفيت هنري و رهبريت يا در رشته هاي خاصي از تحصيل از خود نشان مي دهند ، نيازمند خدمات يا فعاليت هايي هستند که به طور معمول مدارس عرضه نمي کنند تا به طور کامل چنين ظرفيت هايي را رشد و توسعه دهند .
متناوباً ، گالاگر ( 2000 ) تعريف ذيل را به صورت تعريف که اکثراً پذيرفته اند و تعريفي جامع و به روز از استعداد است را توضيح داد : کودکان و نوجوانان داراي نبوغ بر جسته توان بالقوه اي را براي انجام سطوح بالايي از موفقيت و پيشرفت نشان مي دهند ، هنگامي که با افراد ديگر هم سن خود ، داراي تجربه اي مشابه خود يا محيطي مشابه خود مقايسه شوند . اين کودکان و نوجوانان ظرفيت بالاي عملکردي را در زمينه هاي هوش و ذکاوت ، خلاقيت و يا هنري از خود نشان مي دهند داراي ظرفيت رهبري غير معمول هستند يا در زمينه هاي خاص تحصيلي برتري و تفوق دارند . آن ها نيازمند خدمات يا فعاليت هايي هستند که به طور معمول توسط مدارس ارائه نمي شود . قريحه ها و استعدادهاي برجسته در کودکان و نوجوانان تمام گروه هاي فرهنگي در سراسر لايه هاي اقتصادي و در تمام زمينه هاي تلاش انساني يافت مي شوند .
تاريخچه ي تيزهوشي و بااستعدادي
صدها سال است که افرادي داراي سهولت زياد و غير معمول در زمينه هاي هوش ، ذکاوت و مهارت شناسايي شده اند . دامنه مواردي از اين قبيل از آن کساني که توانايي هايشان در حوزه هاي علم ، فلسفه و هنر سير مي کند ( مثل لئوناردو داوينچي ) تا حوزه هاي خاصي از نبوغ مثل نبوغ موسيقي تجديد شده موزات و بتهوون و نبوغ علمي نيوتن ، اينشتن و اين اواخر ، فيزکدان استيون هاوکينز متغير است . برخي از فرضيه پردازان ( مثل گاردنر ) در مورد وجود ديگر حوزه هاي هوش و نبوغ مثل نبوغ جنبشي ( واين گرتسکي و تيگر وودز ) استدلال هايي و ادعاهايي کرده اند .
در هر صورت ، ارزش و پذيرش اجتماعي چنين افراد با استعداد و توانا به طور قابل توجهي تغيير مي يابد و صعود و نزول مي کند ( جردن ، 2005 ). قبل از تحقيقات ترمن ( 1995 ) درر مورد تواناي هوش و ذکاوت ، عموماً چنين باور مي شد که افراد داراي توان غير معمول و بالاي هوش و ذکاوت يا تحصيلي ( مدرسه اي ) افرادي عجيب و غريب هستند که محکوم به زندگي در انزوا يا حتي زحمت بيهوده هستند .
تحقيقات ترمن در مورد توان هوش و ذکاوت شروع به نشان دادن